تکه هایی از این پایان نامه :
مقدمه:
در این فصل از پایان نامه مطالبی به اختصار در جهت آشنایی با مفاهیم پایه میدانهای الکترومغنطیسی، روشهای مختلف جهت یابی برای سیگنالهای باند باریک معرفی گردیده و مزایا و چالشهای اجرا هر یک از این الگوریتمها مورد مطالعه قرار میگیرد. (فصل اول و دوم)
یکی از موارد بسیار مهم جهت یابی سیگنالها، کاربرد آن در جهت دهی بین تشعشعی آنتنها به مقصود ایجاد حداکثر توان ممکن در جهت هدف میباشد همچنین به مقصود جهت یابی اهداف در آغاز میبایست زاویه ورود هر سیگنال را به آرایه مشخص نمود. با بهره گیری از مفاهیم و روشهای مطرح شده برای سیگنالهای باند باریک و توسعه آن بر اساس سیگنالهای باند پهن در فصل سوم به معرفی اگوریتم های مختلف باند پهن ودسته بندی آن پرداخته خواهد گردید. یکی از متداول ترین روشها در جهت یابی سیگنالهای پهن باند این می باشد که سیگنال پهن باند را به بینهای مختلف فرکانسی تفکیک نموده و سپس پردازشهای لازم را در حوزه فرکانس انجام دهیم. بر این اساس روشهای مختلفی برای جهت یابی سیگنالهای پهن باند اظهار شده می باشد.در بعضی از روشها جهت یابی هر بین فرکانسی به صورت مستقل از سایر بینها پردازش می گردد، که به روشهای ناهمبسته معروف هستند. بعضی دیگر از روشها اطلاعات بینهای مختلف فرکانسی را به صورتی با یکدیگر ترکیب میکند و سپس جهت یابی را انجام میدهد (روشهای همبسته). مشکل بزرگ روشهای همبسته این می باشد که بایستی در آغاز تخمین اولیهای از زوایای ورود منابع داشته باشیم. بعضی از روشها نیز هستند که ماهیت آنها متفاوت از روشهای همبسته و ناهمبسته می باشد و میتوان گفت حالت بین این دو روش هستند(فصل چهارم). مانند این روشها میتوان به TOPS[1] تصریح نمود [16] که برای رفع مشکل تخمین اولیه زوایا در روشهای همبسته معرفی شده می باشد. در فصل آخر با بهره گیری از شبیه سازی متلب الگوریتم های همبسته ونا همبسته، را پیاده سازی نموده و نتایج و چالش های مطرح شده را مورد مطالعه قرار خواهیم داد.
[1] Test of Orthogonality of Projected Subspaces